ورودبدون هماهنگی ممنوع

اینجابرای دونفربیشترجانیست
یه اتفاق بد
ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.
ادامه مطلب
+نوشته شده در جمعه 30 فروردين 1392برچسب:تولد,یک سالگی,آنیسا,ساعت11:28توسط fati |
تولدآنیسا
دخترقشنگم۱۶فروردین۹۱روزی بودکه توباورودت زندگی من وبابایی روقشنگ ترکردی،ومابخاطر شکرانه این نعمت بزرگ که خدابهمون داد۱۶فروردین ۹۲روکه اولین سالگرداین تولدخجسته بودجشن گرفتیم وتقریبأ همه ی فامیل رودعوت کردیم شیرینی دادیم فیلمش هست حالا ایشالا بعدأکه بزرگ شدی میبینی! دخترقشنگم تازگیایه کارایی میکنی که من وباباة خیلی ذوق میکنیم واز خوشحالی نمیدونیم چیکارکنیم مةلأ میری ویکی وازکلاهای تولدت رو روسرت میزاری ومیری جلو آینه ودست میزنی ومیرقصی یاومین که جاتو میندازم برعکس درازمیکشی وخودت رومیزنی به خواب یاوقتی بابا میره بیرون وددرومیبنده بغض میکنی گریه میکنی پشتت رومیزنی به دروپاتومیکوبی زمین تابابابزمیگرده وباخودش میبردت خلاصه چش نخوری این روزاخیلی شیرین شدی
+نوشته شده در جمعه 30 فروردين 1392برچسب:تولد,یک سالگی,آنیسا,ساعت11:2توسط fati |
عید
تیک تیک ثانیه ها وبوی سیب وجنب وجوش ماه ی های داخل تنگ بلور همه دارن میگن چیزی به تحویل سال باقی نمونده!تیک!تاک!تیک تاک تیک تاک تیک تاک تیک تاک آغازسال یکهزاروسیصدونود ودوهجری شمسی ،من وشوهرم وآنی وبرادرشوهرم وجاریمو:مامانم اینا سالمون روتودامن طبیعت تحویل کردیم وتاساعت چهارونیم بیرون بودیم بعدش مامان اینارورسوندیم خونه تااینجاکه همه چی خوب پیش میرفت تااینکه تقریبأ۵ونیم بودکه خبر دادن آبجیم وشویرش که پسرخالم هم میشه توراهه اومدن به خونه بابام ایناتصادف کردن وحسابی زخم وزیلی شدن خلاصه چشمتون روز بدنبینه ولی خداروشکراتفاقی خاصی نیوفتاد وسالمن خدایاشکرت که اتفاق بدی نیوفتاد آخه دلم خیلی شورمیزد
+نوشته شده در شنبه 3 فروردين 1392برچسب:خدایا,عشقم,عید,ساعت16:49توسط fati |