ورودبدون هماهنگی ممنوع

اینجابرای دونفربیشترجانیست
دل شوره
دست خودم نیست دلم شورمیزنه حالم خوش نیست با اینکه داره عیدمیشه ولی اصلأحال وهواشو ندارم خدایاخودت مواظب عشقم وخونوادم باش خدایابذاراین سال هم مثل سالهای دیگه باخوبی وخوشی بگذره خدایادل همه ی مردم روشادبذارغم رودل کسی نذار
+نوشته شده در سه شنبه 22 اسفند 1391برچسب:خدایا,عشقم,عید,ساعت16:53توسط fati |
زندگی
وقتی به دنیامیایم توی گوشمون اذون میگن وقتی از دنیامیریم واسمون نماز میخون.......زندگی چقدر کوتاهه فرصتی ازاذان تانماز!حیف نیست این فرصت کوتاه روبه بطالت بگذرونیم
+نوشته شده در دو شنبه 14 اسفند 1391برچسب:زندگی,اذان,نماز,فرصت,ساعت14:2توسط fati |
چقدسخته
چقدرسخته تمام عمرواسه کسی بسوزی که سوختنت آرزوشه ،چقدسخته ه عمرآزگار غصه ی کسی روبخوری که غم توشادش میکنه،چقدعذاب آوره وقتی خاطرات رومرورمیکنی خاطرات بدت اونقد زیادباشن که لحظه های طلایی زندگیت پشتشون محوبشه! چقد بده که تموم دنیات یه جفت چشم باشه که همش دنبال چشای دیگه است!هیچکی نمیفهمه من چی میگم خدایاخودت زندگیمو روبه راه کن عشقم ذوسربه راه کن
+نوشته شده در دو شنبه 14 اسفند 1391برچسب:خدایا,زندگیم,سخته,چشم,ساعت10:56توسط fati |
اگه من نباشم
دیروز وقتی داشتیم توی جاده می اومدیم بهم گفتی احساس میکنم میخوام بمیرم،چندوقته حالم زیادخوش نیست جفتمون خوابای بد زیاد میبینیم راسةی اگه من بمیرم توچیکارمیکنی؟همینجوربه شیشه ی خاک گرفته ی ماشینت زل زدم وهیچی نگفتم،دلم میخواست دادبزنم اگه توبمیری من هم میمیرم که یهوبغضم ترکید واشکای گرمم دونه دونه از روگونه هام سرخورد وافتاد روی سرآنی که داشت بادنده ماشین بازی میکرد!حالم بدجوربدبود ؤخه چند دقیقه قبلش که ازخونه بابام اینازدیم بیرون همینجورالکی دعوام کردی،نمیدونم چراهرچی باهات کنارمیام بازهم اذیتم میکنی شایدبخاطراینه که بهت گفتم دیگه واسم مهم نیست هرکاری میکنی بکن بهت گفتم دیگه حوصله ندارم بهت گیربدم وتحت نظرداسته باشمت،آخه چرا اخوشت میاداینقداذیتم کن7 چرادوست داری بهت گیربدم وتوهم باسازمخالف زدن زجرم بدی
ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.
+نوشته شده در دو شنبه 14 اسفند 1391برچسب:بمیرم,اشک,خواب,گیردادن,,ساعت10:2توسط fati |
برای دخترم
دخترم فرشته ی معصوم وکوچکم اکنون که دارم تایپ میکنم آرامترازیک فرشته روی پاهایم خوابیده ای وچشمان قشنگت رابسته ای،نسیم که از خیابان میگذزد آرام ازلای پنجره ای که پدرت نیمه بازگذاشته است ،لابه لای موهایت میپیچد ومن یواشکی ازترس اینکه بیدارنشوی زیرلب قربان صدقه ات میروم،چقدرپاک ومعصومی...عزیزدلکم آنیساکوچولوی مامان همیشه همینقدر صاف وساده بمان مبادا روزی برسد که این معصومیت زیرنقاب مکرگم شود،آنی جان عصرعصر فریب است وگرگ های بسیاری درکمین اندتا نگاه پاکت رابه گندبکشند،دخترکم مبادافریب زوزه هایشان رابخوری،مبادا اسیرچنگالشان شوی،چه بسیار دخترکانی که دیروز پاکترازیک فرشته روی پای مادرانشان آرام خوابیده بودند وامره ره پای گرگها سوارندو نیازهای شیطانی آنهارابراورده میکنند!عشق کوچکم من وباباوخدامواظبت هستیم تو نیزمواظب خودت باش
+نوشته شده در یک شنبه 13 اسفند 1391برچسب:,ساعت8:44توسط fati |
ترانه نیست
نفسم میگیرد درهوایی که نفسهای تونیست،کاش بدونی اونقد خاطرت واسم عزیزه که هروقت اسمت میاد یه حس عجیب سراسروجودمومیگیره ودوست دارم دادبزنم که آره اینی که شمادارید میگید عشق منه: عمرمنه همه کس منه!کاش بدونی هرنفسم بخاطرتومیزنه:کاش بدوی خاطره هات هرجابری مال منه، کاش بدونی به خاطرت شده تاآسمون میرم کاش بدونی ترانه نیست دارم حرف دل رومیگم
+نوشته شده در یک شنبه 13 اسفند 1391برچسب:,ساعت8:14توسط fati |
امروز
امروزهم کم کم داره روبه پایان میره دیگه روزی به نام 12اسفند هژاروسیصدونودویک ه7چگاه درتاریخ تکرارنمیشه دیگه هیچوقت توی همچین روزی نفس نمیکشیم حالابهتره که این روز روبایه شاخه گل یایه لبخند یاحتی یه بوسه ی عاشقانه واسه همسرمون تبدیل به یه خاطره ی دوستداشتنی کنیم؟ یابا عصبانیت ودلخوری وقهروگیرهای الکی تاابدتوی ذهن عشقمون یه خاطره ی تلخ جابذاریم بیایدلحظه هاوساعتهاوروزهاوهفته هاوماه هامون روبا ای طرزفکربسازیم که یه لبخندیایه بوسه چیزی ازمو ن کم نمیکنه!ولی عشقمون روشادمیکنه
+نوشته شده در شنبه 12 اسفند 1391برچسب:,ساعت17:36توسط fati |
شکستم داد
این هم ازیک عمرمستی کردنم، سالهاشبنم پرستی کردنم ای دلم زهرجدایی رابخور چوب عمری باوفایی رابخور ای دلم دیدی که ماتت کردورفت خنده ای برخاطراتت کردورفت! من که گفتم این بهارافسرده نیست من که گفتم این پرستورفتنیست آه عجب کاری به دستم داد دل هم شکست و هم شکستم داد دل
+نوشته شده در شنبه 12 اسفند 1391برچسب:,ساعت12:54توسط fati |
ازش پرسیدم بهم وفاداربودی؟
ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.
این مطلب ماله عشقمه
ادامه مطلب
+نوشته شده در شنبه 12 اسفند 1391برچسب:,ساعت12:0توسط fati |
دیگه برام مهم نیست
یه مدت نبودم!کلافه بودم دنبال افکارم بودم خلاصه خیل ی باخودم درگیربودم ،داشتم دیوونه میشدم حتی فکرکردن بهش عذابم میداد امادیگه تموم شد دیگه برام مهم نیست آخه مطمئن شدم همه فکراوخیالام درست بوده ولی میخوام ازاین به بعدبی خیال شم وهمه چی رو واسه یمیشه کناربذارم اصل أ که چی میخواد وفادارباشه یانه من که تاآخرعمرم عاشقشم وبهش وفادارمیمونم حتی اگه خیانتش روباجفت چشای خودم ببینم!راستش دیگه خسته شدم ازبس مواظبش بودم ورفت وآمدهاوتلفن هاواس ام اس هاشوکنترل کردم دیگه خسته شدم واسه همین بهش گفتم آزادی هرکاری دلت میخوادبکنی واصلأ ازاین نترسی که من بفهمم!خدایاچرااین مردانمیفهمن اگه مازنابهشون میگیم خیانت نکنن واسه اینه که دوست داریم تن وروحشون فقط وفقط مال خودمون باشه واسه اینه که زورمون میاد قشنگ ترین لحظاتشون روبایه غریبه بگذرونن درحالی که ...
+نوشته شده در شنبه 12 اسفند 1391برچسب:,ساعت10:57توسط fati |