دیشب ساعت حدود دوازده بودکه از خونه پدرشوهرم رفتیم خونه خودمون!زندگیم گفت گشنمه!من هم راستش روبخواید گشنم بود گفتم بایه جوجه کباب حسابی چطوری؟قبول کردورفت توحیاط تامنقل رو روبراه کنه من هم آنی ذوخوابوندم وگوشتاروسیخ کرد8 جاتون خالی کباب نصف شب عجب حالی میده ها!
نظرات شما عزیزان: